سلام الله علی العشق
ای یوسف خـوش نام ما
خوش می روی بر بام ما
ای در شکــسته جام ما
ای بــــــر دریـــده دام ما
* * *
ای نـــور ما، ای سـور ما
ای دولــــــت منصـــور ما
جوشی بنه در شــور ما
تا می شـــود انگـــور ما
* * *
ای دلبـــر و مقصـــود ما
ای قبلــه و معبـــــود ما
*آتش زدی در عــــــود ما
نظاره کـــــــن در دود ما
* *
ای یار ما عیّـــــــــــار ما
دام دل خمّـــــــــــــار ما
پا وا مکــش از کــــار ما
بستان گرو دستـــــار ما
* * *
در گل بمــــــانده پای دل
جان میدهم چه جای دل
وز آتـــــش ســـودای دل
ای وای مــا، ای وای دل
نیز حاج محمد علی فشندی فرمود:
« در مسجد جمکران قم اعمال را بجا آورده و با همسرم می آمدم. دیدم آقایی نورانی داخل صحن شده و قصد دارند طرف مسجد بروند.
گفتم: « این سید در این هوای گرم تابستان از راه رسیده تشنه است ».
ظرف آبی به دست او دادم تا بنوشد؛ پس از آنکه ظرف آب را پس داد گفتم:
« آقا شما دعا کنید و فرج امام زمان را از خدا بخواهید تا امر فرجش نزدیک گردد».
فرمود: « شیعیان ما به اندازه آب خوردنی، ما را نمی خواهند، اگر بخواهند دعا می کنند و فرج ما می رسد ».
این را فرمود و تا نگاه کردم آقا را ندیدم. فهمیدم وجود اقدس امام زمان علیه السلام را زیارت کردم و حضرتش امر به دعا نموده است »
التماس دعا ی فرج