7چشمه

یا علی مددی!

7چشمه

یا علی مددی!

سپاه محمد(ص)

 

سلام حاجی!داشتم عکسهایتان را نگاه می کردم بک هو-یک آن- یک لحظه- دلم برای قدس تنگ شد ...برای نماز خواندن در قدس و برای مرزهای اسلامیمان!و برای پرچم لا اله الا الله!

...

خوب به قولتان عملکردید ها!!! قرار بود برویم قدس!قرار بود ببرینمان قدس و نماز بخوانیم به امامت امام!اما حالا نبرد به خانه رسیده! سکولار ها عین ملخ به جان مزرعه افتاده اند! این سکولارها دین هم ندارند فقط هارت دارند!و فقط احساسات نوستالوژیک دارند!فقط(امروز-شرق-اعتماد-هم میهن-شهروند امروز!و کرباسچی!و مرعشی!....؛)دارند!

...

آی همت!آی حاج احمد! من قدس ازتان می خواهم!!

من میرکاوا ازتان میخواهم و سر حرمله و عمرسعد و اولمرت را!!قرارمان همین بود!نبود؟!

هستیم!تا آخرش! عین زخم خورده!آمریکا قدم کج بگذارد قدمش را خورد می کنیم!می فهمی که دروغ نمی گوییم! بچه محل آیت الله حیدری ایلامی-اولین روحانی که با ام یک و برنو رفت به جنگ متجاوزها-شوخی با کسی ندارد! نبا روز آنلاین-نه رادیو زمانه! و نه بقیه!

فریادهایم را جمع کرده ام...همه ی فریاد هایم را! تا سر شیطان بزرگ خالیشان کنم!و بوسه هایم را هم جمع کرده ام و بوسه های همه ی ملت های مستضعف از آمریکای لاتین تا اندونزی و....تا بر  سر و روی احمدی نژاد نثار کنم!میلگرد ۱۴۰۰ تومان و برنج۳۰۰۰تومان و چای چند هزار تومان شرف دارد به ارزانی و پیشرفت اروپا و آمریکا که از نفت و ناموس!!!!(خاک) ملتهای مستضعف به همه جا رسیده اند!

....

حالا دیگر وقت فریاد است!حاج ابراهیم!حاج احمد! بیدار شوید!زنده های من!سرداران من!بیدار شوید!وقت خواب نیست!!!!مرا نیز بیدار کنید!من همین جا ساکم را گذاشته ام!وسلاحم را! من امده ام که برویم قدس!برویم کربلا!

آهای فرماندهان سپاه محمد(ص).....آهای....!

 


پ.ن:گفت فلانی کربلای یک ما خط شکن بودیم با لشکر فلان...جوابش را ندادم ولی حرفم این بود:حالا هم خط شکن باقی مانده ای! و مانده ایم؟! یا فقط فکر زن و فرزند و.....!!!!

پ.ن:شاهد پی نوشت بالا ازغیب رسید-یکی از همانهایی که خط شکن ماند!(حاج احمد کاظمی)


هیس!حرف نباشه!

 

      

سکوت مرض خیلی بدیست!  ..... آنقدر که گاهی این مرض  همه ی عالم را دربرمیگیرد و کسی

 هم پیدا نمی شود کاری بکند!!

همه مان خفه  + خان!گرفته ایم!

این حوالی کسی هنوز یادش مانده چطور فریاد می زنند؟!

یادش بخیر قدیم ها یکی بود آخر مراسم ها....

-نعره ی حیدری!

-یا علی!

 

نواب من

الگوی خیاطی !







این جمله ی بالا امروز من را گرفت... هرچند که خودش خیلی قبلترها گیرم انداخته بود....توی چهره اش نمی دانم چه نوری قایم کرده که مدام خیره میشوم به چشمهایش!


پ.ن:یا فاطمه ی زهرا مددی!

یادگار ماندگار

بهجت عارفان و مصباح دوستان


مصباح دوستان و نور چشم من! عالِم با عمل- که البته از تیر تهمت و دروغ و کینه ی جاهلان


بی نصیب نیست!آدمی که من توی کف علم و دانش این مرد گیر کردم! وقتی دیدمش و ازش سوال پرسیدم بهش گفتم حاج آقا!!اما الان وقتی بین دوستام ذکر خیرش رو می کنم با این عنوان ازش یاد می کنم؛ استاد مصباح؛


این هم یه عکس دیدنی از ایشون و حضرت آیت الله بهجت(حفظه الله)


آیت اله بهجت و آیت الله مصباح










یاد این شعر به خیرکه بچه ها توی دوره های مبانی اندیشه اسلامی(طرح ولایت)که با همکاری بسیج دانشجویی و موسسه امام خمینی وابسته به حوزه قم برگزار می شد ،می خوندن.


ما جمله از این دوره رضایت داریم


بر حـــضرت مصــباح ارادت داریـم


از تیر شک و شبهه نداریم هراس


زیــــرا ســـپر طـــــرح ولایت داریم







پی نوشت: چه لحظه ی پر برکتی...اذان است.... باران نیز می بارد!


یا علی مددی!

۲۹ امین سالگرد



هر دو محمود ارجمندی....اما این کجا و آن کجا!


ممنون از صادق چناری عزیز ،بابت این عکس






پی نوشت: تنم میلرزه به این قبر نگاه می کنم!!!!