7چشمه

یا علی مددی!

7چشمه

یا علی مددی!

هنوز هم یه تیکه نون؟

 

ایستاده بود کنار ماشین و داد میزد: بهشت… بهشت… بهشت دونفر
خانمی خوش تیپ کنار خیابان ایستاد
مرد گفت: خانم بهشت میری؟
زن عینک دودیش رو درست کرد و  جواب داد: آی به من میخوره بهشت برم؟! بهشت مال جنوب شهریاس الان یه جای دیگه مد
مرد گفت: پس کجا؟
جواب داد: میخوام برم جهنم… مسافر جهنم سوار میکنی؟
مرد: بیاید سر راه شمارم میرسونم… ما با بهشت و جهنمش کار نداریم دنبال یه لقمه نونیم این وسط!
             
پسر پشتکوهی اولین بارش بود که تهران را میدید
ظهر داخل خیابان داشت پرسه میزد. کنار نانوایی خلوت چشمش به یک دختر زیبا افتاد که داشت نان میخرید
همان اطراف پلکید تا دختر خانوم نانش را خرید.
پسر دنبالش کرد… خیابان به خیابان… کوچه به کوچه… اینقدر تابلو که همه فهمیده بودند
بالاخره دختر را داخل یه کوچه خلوت گیر انداخت
دختر که مست زیبایی و جذبه خودش شده بود
با ناز و کمی اخم وقتی پسر صداش زد برگشت و نگاهی به سرتا پاش انداخت
(خدا وکیلی خوشتیپ بود و ساده پوش)
یه لبخند به هم زدن و بعد …
سلام
-سلام
بعد یه مکث طولانی
دختر با ناز گفت: چی میخوای ازم؟!
پشتکوهی خودش رو جمع کرد و گفت: بخدا فقط یه تیکه از نانتون میخواستم! همین…

ابر سر به هوا...

بعدالتحریر: جناب خستگی ناپذیر تا وقتی شما هویت خویش را فاش نفرمایید از هرگونه همکاری و مساعدت با سرکار عالی معذورم!پای حاج آقای مذکور را نیز به ماجرا وا نفرمایید....چون (بعد از فاش شدن هویتت بهت می گم)

میدانید این ابر سر به هوا گاهی اشتباه می کند....گاهی تند و گاهی کند می رود. یکی که داشت با من حرف میزد۵۲:۱۴ ثانیه حرف زد. منتهی یادش رفت که ما بیش از همه چیز عقلمان را این جمله ربوده... وبرای همین هم هست که گاه وقتی پای در راه می گذاریم عمرا کم بیاوریم.


چه چند ماه باشد - چه چند سال!!-چه چند عمر....


آخر میان گوشت و پوستمان نقش بسته:


؛ انا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم و لولا ذلک لنزل بکم اللأوا و اصطلمکم الاعداء ؛


برای همین هم هست هیچ راهی را نرفته نمی گوییم بی نتیجه.


بعضی ماتریسها ممکن است برای حلشان همینطوری ۷۷ هزار سال زمان لازم باشد!من هم ۷۷ هزار سال صبر می کنم!!


ماشاالله لا ماشا الناس ماشا الله و ان کره الناس


اللهم افرغ علینا صبرا









ای ماه من! ببخش اگر گاه دلخورت...
یک تکه ابر سر به هوایم که درخورت...


یک تکه ابر سر به هوایم که اشک‌هاش
هرشب به یاد سینه‌ی از غصه‌ها پرت...


اینجا همیشه ابری و بارانی است حیف!
نه ماه و نه ستاره برایم تبلورت...


آقا اجازه؟ خسته‌ام از شعر، از غزل!
از هرچه داستان خیالی، اتل... متل...


آقا اجازه؟ ما دلمان تنگ می‌شود
بغضی که بسته راه گلو، سنگ می‌شود


هی فکر می‌کنم که کجا خنده‌هات را ...
گم کرده‌ام طراوت سبز صدات را


هی فکر می‌کنم به جواب سوال‌ها
به آن هزار راه نرفته، محال‌ها


با تو همیشه آخر هر قصه خوب بود
دنیا شبیه ساحل گرم جنوب بود


با تو محال بود بپوسم، محال بود!
دنیا شبیه جنگل سبز شمال بود


این روزها که آخر هر قصه مبهم است
دنیا بدون عشق تو عین جهنم است


این روزها برای تو دلواپسم مدام
مضمون عاشقانه ی این شعر ناتمام!


دلواپسم برای تو آقا! رفیق! یار!
مضمون شاعرانه‌ی این عشق ماندگار


بعد از تو هیچ‌وقت جوانی نمی کنم
دیگر بهار خانه تکانی نمی کنم


یک تکه ابر سر به هوایم که عاشق‌ست
با برف و باد و تندر و توفان موافق‌ست


یک تکه ابر سر به هوایم که سال هاست
در ازدحام خاطره ها و خیال هاست...


یک تکه ابر سر به هوا که هنوز هم...
آیا تو هم هنوز مرا در تصورت...؟


آقا اجازه؟ ما دلمان تنگ می‌شود


جهت امانت داری:شاعر این شعر خانم عباسلو که دوستان اغلب با شعر هاشون آشنا هستند







من که شعر گفتن بلد نیستم ولی....



آقا اجازه؟! ما مخ مان سوت می کشد!


بر روی آتش دل هی فوت می کشد!


آقا بگو که دگر خیمه ات کجاست..


کی زنگ می زنی....دل من شور می خورد



یا علی مددی!


تشکر


سلام

اگر چه بخاطر بعضی مسائل نتونستم زود تر خدمت برسم
اما از همه ی دوستان عزیزی که کتابلاگها رو لینک کردن ممنونم، امید وارم اثر داشته باشه
و کار مفیدی از آب در بیاد

*
*
*
والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا.... وان الله لمع المحسنین


یا علی مددی!

من و این نقطه ها.....

عاشقان را سر شوریده به ژیکر عجب است

دادن سر نه عجب! داشتن سر عجب است!؟